این زن بعد از سالها سگ دو زدن در عشق
چیزی که دستش را گرفته بغض پنهانی است
باز هم خبر رفتن شنیدم ، حالم نه شبیه حالِ ۴۰ روز مونده به کنکورِ سالِ ۹۵ و خبر ازدواج نه شبیهِ حال مرداد ۹۵
اینبار فقط متحیرِ عجیب بودن کار های دنیام و از فکر مشغولی نمیتونم بخوابم
بقولِ لیلا تو سرم پر از صداست ...
سال ۹۴ یک هفته مونده به عید ... دعای تحویل سالم و کلِ عید رو فقط امیدوار به یک اتفاق حتمی بودم که هیچ وقت اتفاق نیفتاد علی رغم مساعد بودن شرایط از هر لحاظی
حالا سال ۹۸ یک هفته به عید ، زندگی انگار مثل یک قطار خط عوض کرده ...این ۵ سال برای من پر از اتفاقات عجیب بود ...
بقولِ مهتاب و بقول عرشیان ... دنیا اگر هزار برابر تو را شکست ، غمگین مشو هزار برابر سکوت کن ...
متحیرم از روندِ زندگی ...
مهسا گویی از ایران رفته است
و من حالا در جایگاه او ...
و زندگی همچنان عجیب است
من به حکمتت اعتماد کرده ام رفیق ، تو شاهد سخت ترین روزهای زندگی ام بوده ای در این ۵ سال ...حالا نمیدانم ۵ سال دیگر زندگی مرا به کجا خواهد برد اما ...
تو با من باشی همه چی حله رفیق ...گور بابای دنیا
برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 165